کد مطلب:276941 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

فتنه غبراء چیست و قلاده سرخ کدام است؟
ما قبلا در موارد مختلفی در این كتاب به مناسبت هر موضوعی درباره ی برخی از علائم بخصوص علائم ده گانه كه در برخی از خطبه ها غیر از خطبه ی فعلی، آمده است



[ صفحه 286]



به اندازه ی لازم توضیح داده، و در اینجا نیز برای اینكه مطلب روشنتر شود، بار دیگر «علائم ده گانه» را به نحو اختصار توضیح می دهیم ولی پیش از توضیح علائم ده گانه -لازم است بدانیم: كه مقصود از فتنه ی غبراء و قلاده ی سرخ چیست؟ آیا مقصود از این دو جمله: هر دو یكی است كه بگوئیم: مراد از آن جنگ جهانی است، یا اینكه این دو جمله دو مطلب است، تا اینكه بگوئیم (فتنه ی غبراء) مربوط به دوران بنی العباس و (قلاده ی سرخ) كنایه از جنگ، و یا جنگ عالمگیر است.

در هر صورت به نظر نگارنده (فتنه ی غبراء) و (قلاده ی سرخ) دو مطلب است و هر یك از این دو، به حوادث قبل از ظهور در طی سالهای متمادی اشاره دارد. اینك به توضیحی كه در این زمینه می آوریم توجه فرمائید.

به حسب ظاهر آنچه از عبارت «ثم الفتنة الغبراء و القلادة الحمراء» فهمیده می شود این است كه: كلمه ی (ثم) از نظر ادبی برای ترتیب و تراخی است و لذا چون بعد از ذكر ملوك بنی العباس كلمه ی (ثم) در عبارت عربی بكار رفته است چنین می نماید كه (فتنه ی غبراء) یعنی: جنگ تیره و تار، اشاره به همان فتنه ی هلاكو، و حمله ی او به بغداد، و قلع و قمع بنی العباس و برانداختن نظام خلافت جابرانه ی آنان است. چه آنكه در برخی از خطبه هایی كه از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی بغداد نقل شده چنین آمده است كه آن حضرت فرمود:

«اذا جائت العصابة اللتی لا خلاق لها لتخربن و الله یا أم الظلمة و مسكن الجبابرة و أم البلایا، یا ویلك یا بغداد و لدارك العامرة اللتی لها أجنحة الطواویس، تماثین كما تماث الملح، یأتو بنو قنطوره و مقدمهم جهوری الصوت، لهم وجوه كالمجان المطوقة و خراطیم كخراطیم الفیلة لم یتصل ببلدة الافتحها و لا برایة الا نكسها». [1] .

هر گاه آن طایفه ای كه از دین بهره ای ندارند آمدند، ای پناهگاه والیان ستمگر، و ای جایگاه ستمكاران، و ای سرمنشأ همه ی فتنه ها و بدبختیها، ویران و خراب خواهی گشت، ای وای بر تو ای بغداد و بر آن خانه های معمور و آبادت كه همچون طاووسهای زیبا و قشنگ، بال برآورده است مانند نمكی كه در آب



[ صفحه 287]



حل می شود نابود خواهی شد و از بین خواهی رفت. (بنو قنطوراء) می آیند و پیشاپیش آنان، فرمانروائی است كه صدائی بلند دارد، و آنان (یعنی بنوقنطوراء و طایفه ی ترك) كسانی هستند كه صورتهایشان همچون سپر طوق شده پهن، و دماغهایشان مانند خرطوم فیل دراز و كشیده است آن فرمانروا به هیچ شهری نمی رسد مگر آنكه آن را می گشاید و به هیچ پرچمی نمی گذرد جز آنكه سرنگونش می سازد.

پس تردیدی نیست كه مراد از (بنی قتطوره) طایفه ی ترك و لشكر چنگیزاند زیرا كلیه ی این صفات همانطوریكه قبلا هم در حدیث دیگری در مورد (هلاكو خان) گفتیم منطبق با ایشان است چه آنكه آنها بلند آواز و دارای صورتی پهن و دماغی دراز بوده اند، و به هر شهری كه می رسیدند آن را فتح می نمودند و اهلش را می كشتند و هر لشكری كه با آنها روبرو می شد منهدم می ساختند و (ری) و بغداد را خراب كردند و ویران نمودند، و آن چنان قتل و غارتگری كردند تا جائی كه «دائرةالمعارف بستانی» می نویسد: در هجوم هلاكو و لشكریانش به شهر بغداد متجاوز از دو میلیون نفر در این حادثه خونین كشته شدند و اموال زیادی به غارت رفت و خانه های فراوانی طعمه ی حریق گردید.

بنابراین جای شك باقی نمی ماند كه مراد از: (فتنه ی غبراء) فتنه هلاكو خان مغول، و هجوم به بغداد و مستأصل ساختن (بنی العباس) و قتل آخرین خلیفه، و نابودی وزراء و یاران و پیروان خلیفه ی عباسی است.

و اما (قلاده ی حمراء) و یا گردن بند سرخ، احتمال دارد كه همان فتنه ی هلاكو باشد، و احتمال هم می رود كه اشاره به جنگ دیگری غیر از فتنه ی هلاكو باشد. ولی بقرینه ی واو عاطفه و ظهور حضرت بقیة الله -عجل الله تعالی فرجه - كه بعد از (قلاده ی حمراء) آمده است قویا احتمال می رود كه مراد از آن جنگ جهانی، و یا جنگ دیگری در رابطه با عراق باشد كه سرانجام به ویرانی بغداد منجر شود، چه آنكه در اخبار زیادی بخرابی بغداد در آخرالزمان، تصریح شده است.


[1] نورالانوار، نور هشتم در بيان علامت ظهور، علامت چهل و نهم.